افسردگی بعد از مهاجرت چیست؟ دلایل، علائم و درمان
مهاجرت به خارج از کشور یک تجربهی هیجانانگیز است. دور بودن از خانه فرصت خوبی برای افزایش رشد شخصی است. ما در نهایت آزاد هستیم تا خود واقعیمان باشیم. با زبان جدید و فرهنگی متفاوت روبهرو میشویم و ماجراجویی ما آغاز میشود. اما با همهی اینها ممکن است بعد از مدتی افسردگی بعد از مهاجرت بگیریم. افسردگی پس از مهاجرت احساس ناامیدی و افسردگی شدید و پایداری است که هنگام زندگی در خارج از کشور تجربه میشود.
دوستانمان در خانه فکر میکنند که زندگی فوقالعادهای در خارج از کشور داریم. زندگی کاملی که هر کسی آرزویش را دارد حالا برای ماست و چقدر ناسپاسیم که افسرده شدهایم. چیزهایی هست که آنها نمیبینند: شوک فرهنگی، دلتنگی، تنهایی، اضطراب در محیطی کاملا ناآشنا. بله، آواز دهل مهاجرت از دور خوش است.
وقتی مهاجرت میکنیم چیزهای زیادی از دست میدهیم؛ مثلا از دست دادن عروسی دوستان، مراسم یادبود خویشاوندان، در دسترس نبودن آغوش عزیزانمان وقتی به آنها احتیاج داریم و… همه اینها ما را مضطرب و غمگین میکند.
حتی ممکن است خجالت بکشیم بگوییم مهاجرت ما را افسرده کرده و از آن لذت نمیبریم. در نتیجه علائم افسردگی یا اضطراب را در صندوق دلمان قفل میکنیم و روی آن گلدانی میگذاریم و وانمود میکنیم همهچیز خوب است. اما انکار احساسات، آنها را از بین نمیبرد.
فهرست محتوا:
Toggleعلائم افسردگی بعد از مهاجرت
افسردگی بعد از مهاجرت مثل هر افسردگی دیگری این نشانهها را دارد:
- خستگی و بیحالی
- کمبود انرژی و انگیزه
- شکنندگی عاطفی
- از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً هیجانانگیز بود
- ناامیدی
- مشکل در ارتباط
- تحریکپذیری بیش از حد
- بیاشتهایی و احساس تهوع
- کاهش اعتماد به نفس
مهاجرت: تغییری بزرگ و همه جانبه
بعد از مهاجرت تغییرات زیادی یکباره اتفاق میافتد و این تغییرات اجتنابناپذیر باعث ایجاد استرس میشود. حتی اگر افکارتان آرام باشند و احساس کنید همهچیز تحت کنترل است، تغییر میتواند بدن شما را تحت فشار قرار بدهد و واکنش «جنگ یا گریز» را به وجود بیاورد. واکنشی که منشا افسردگی و اضطراب شما میشود.
علاوه بر این برای شروع چیزهای جدید بعضی چیزها باید تمام شوند. هر پایانی باعث میشود ذهن به عقب نگاه کند و دیدگاهی رمانتیک و اغلب غیرواقعی دربارهی گذشته شکل میگیرد. در نتیجه گذشته را با بدترین چیزهایی که در حال حاضر با آنها روبهرو هستیم مقایسه میکنیم. حتی چیزهایی که فکر میکردیم از آنها متنفریم، ناگهان رنگ دیگری به خود میگیرند و باعث میشود در مورد شرایط زندگی در کشوری بیگانه وحشت کنیم.
ضعیف شدن ارتباط: علتی برای افسردگی بعد از مهاجرت
مهاجرت به خارج از کشور به این معنی است که از سیستم حمایتی خود دور میشویم. فرهنگ ما حمایت خانوادگی را بدیهی میداند. ما عادت داریم خانواده، دوستان و همکارانی در کنارمان باشند؛ کسانی که ما را بدون سؤال کردن درک میکنند و حتی گاهی اوقات متوجه نمیشویم که چقدر از ما حمایت میکنند.
وقتی مهاجرت میکنیم، بخشی از این سیستم حمایتی از دست میرود. به لطف تکنولوژی میتوانیم از طریق اسکایپ و تماسهای تلفنی رابطه را حفظ کنیم. اما این اتصال قابلاعتماد ممکن است ضعیف شود، در نتیجه بیشتر احساس تنهایی میکنیم و ممکن است دچار افسردگی بعد از مهاجرت بشویم.
مهاجرت با همسر
وقتی به خاطر همسرمان مهاجرت میکنیم، ممکن است احساس کنیم هویت خود را از دست دادهایم. خودمان را گم کنیم و ندانیم در کشور جدید چطور از پس همهچیز بر بیاییم. ممکن است برای اولین بار در زندگی بیکاری را تجربه کنیم و این ما را بعد از مهاجرت افسرده کند.
بسیاری از زوجها از فرصت مهاجرت به خارج از کشور استفاده میکنند و خانوادهشان را گسترش میدهند. در زمان بارداری و بعد از زایمان بیشتر از همیشه به حمایت والدین احتیاج داریم. افسردگی بعد از مهاجرت در اینجا هم میتواند خودش را نشان بدهد.
در این شرایط به شکل اجتنابناپذیری رابطه دچار تنش و استرس میشود. قبلا هر دو نفر حمایت خانواده خود را داشتید اما حالا فقط یکدیگر را دارید. این میتواند باعث وابستگی افراطی شما به یکدیگر شود. ممکن است با هر اتفاق جزئی رابطهتان دچار تنش شود. همه این اتفاقات طبیعی و نرمال است.
راهکارهای مدیریت افسردگی بعد از مهاجرت
یک. در مورد احساس واقعی خود صادق باشید.
اگر وانمود کنید چیزی خراب نیست نمیتوانید آن را تعمیر کنید. اشکالی ندارد که احساس تنهایی و دلتنگی کنید. سعی کنید با احساسات واقعی خود روبهرو شوید و درباره آنها با فردی امن صحبت کنید.
دو. ذهنتان را باز کنید.
وقتی به یک کشور جدید میروید، وحشت کردن و قضاوتهای گسترده در مورد یک مکان آسان است. «هیچکس اینجا دوست من نیست.» «من هرگز در این کشور جا نمیافتم». سعی کنید از دیدگاههای مختلف به شرایط نگاه کنید.
سه. از خودتان مراقبت کنید.
رژیم غذایی سالم و ورزش میتواند خلقوخوی شما را تا حد زیادی بالا ببرد. مراقب مصرف الکل باشید. الکل یک ماده افسردهکننده است.
چهار. حرکت رو به جلو را حفظ کنید.
وقتی که تحت فشار هستیم طبیعی است که دیگر نخواهیم تلاش کنیم. به خود فشار نیاورید. آهسته و پیوسته به سمت اهدافتان حرکت کنید.
پنج. ذهنآگاهی را امتحان کنید.
وقتی افسرده هستیم به شکل افراطی درباره گذشته و آینده خیالپردازی میکنیم. در نتیجه زمان حال را از دست میدهیم. توجه خود را در لحظه اکنون حفظ کنید و احساساتتان را دریابید.
شش. از دیگران کمک بخواهید.
وقتی احساس ناراحتی میکنیم سادهترین کار این است که با مردم صحبت نکنیم یا زیاد بیرون نرویم و خودمان را پنهان کنیم. کنارهگیری از معاشرت، افسردگی بعد از مهاجرت را بیشتر میکند. سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید.
هفت. از یک متخصص برای افسردگی بعد از مهاجرت کمک بگیرید.
اگر به درمانگری نیاز دارید که به زبان شما صحبت کند و با فرهنگتان آشنا باشد میتوانید برای درمان و مشاوره افسردگی، از روانشناسان کلینیک روانشناسی آگاه کمک بگیرید.
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید