• روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
رزرو مشاوره
آکادمی تخصصی
جستجو کردن
Close this search box.
0
فهرست
  • روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
0

چرا درمان ISTDP تأثیرگذار است؟

1402-03-08
ارسال شده توسط کلینیک آگاه
تخصصی
موثر بودن درمان isdtp توسط پاتریشا کاگلین

در مقالۀ قبلی بخش‌هایی از مطالب مطرح شده توسط دکتر پاتریشیا کاگلین در کنفرانس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیومکزیکو را با شما در میان گذاشتیم. بخش سوم از این مجموعه مقالات در ادامه می‌آید:

پاسخ بیمار، راهنمای درمانگر

امروز می‌خواهم بیشتر از درمان ISTDP و فرضیه‌ام در این مورد با شما حرف بزنم که چرا فکر می‌کنم این مدل درمانی خاص انقدر تأثيرگذار است. دلیل تأثيرگذاری این درمان این است که تمام این پنج عامل {عوامل مشترکی است که موجب موفقیت درمانگران در کار درمان می‌شود. در مقاله قبلی از این سری از مقالات با نام “ماهرترین درمانگران چه ویژگی‌هایی دارند”، به آن پنج ویژگی اشاره شده است} را در یک سیستم جامعی از مداخلات یکپارچه می‌کند.

ما در واقع پاسخی را که بیمار به مداخلۀ ما می‌دهد به عنوان ابزار تشخیصی اصلی خود در نظر می‌گیریم و برای مداخلات بعدی از آن کمک می‌گیریم. به همین دلیل است که این مدل درمانی دقیقاً متناسب با نیازها و ظرفیت‌های هر یک از بیمارانمان است. گرچه زمانی که افراد برای اولین بار جلسات درمان ISTDP را می‌بینند شیفتۀ فوران شدید هیجانات بیمار می‌شوند؛ اما این واقعاً فقط یکی از عوامل است و این درمان یک سیستم چند وجهی دارد.

عوامل اختصاصی یا عوامل مشترک؟!

دو پژوهش بسیار جالب دیگر هم وجود دارد که رسالۀ دکترای دانشجویان دانشگاه پنسیلوانیا است. در این پژوهش‌ها نیز متغیرهایی بررسی می‌شوند که مربوط به فرایند درمان هستند و به متغیرهای خاص در برابر متغیرهای مشترک تأثیرگذار بر درمان، در درمان‌های روانپویشی و رفتاری توجه می‌شود.

نتایج این تحقیقات نشان داد که این عواملِ اختصاصی بودند که در واقع نتیجۀ درمان را پیش‌بینی کردند نه عوامل مشترک. عوامل اختصاصی در واقع همان عواملی هستند که مستقیماً به نظریۀ درمانی‌ای گره خورده‌اند که در جلسات درمان به کار گرفته می‌شود.

از دیگر یافته‌های جالب این پژوهش‌ها این بود که بین عوامل اختصاصی تأثیرگذار بر درمان و نتیجۀ درمان، یک رابطۀ منحنی شکل وجود داشت. به طوری که به نظر می‌رسید درمانگرانی که سطح متوسطی از عوامل اختصاصی را در کنار عوامل مشترک به کار می‌بردند، بهترین نتایج را از جلسات درمان خود به دست می‌آوردند.

بنابراین، اگر درمانگری بیش از اندازه به عوامل اختصاصی اهمیت می‌داد یا آنها را نادیده می‌گرفت، نتایج خوبی به دست نمی‌آورد. همچنین این تحقیقات نشان دادند که در درمان‌های پویشی، مداخلات فرایندی_تجربه‌ای (و نه مداخلاتی که طی آنها درمانگر به بیمار تفسیر ارائه می‌کند) ارتباط خیلی بیشتری با نتایج مثبت درمانی داشتند.

درمان مؤثر

بنابراين، اگر بر روی روش درمانی دوانلو به نام ISTDP تمرکز کنیم، می‌بینیم که او ده‌ها سال پیش ادعا کرده است که درمان پویشی نه تنها می‌تواند مؤثر باشد بلکه فقط این درمان‌های پویشی هستند که می‌توانند در درمان بیماران تأثیرگذار باشند. به عبارت دیگر، او بیان می‌کند که عوامل اختصاصی هستند که مسئول نتیجۀ درمان اند، نه عوامل مشترک. به طور ویژه، او در مطالعات خود به این موضوع پی برد که کمک به بیمار برای مواجهه با احساساتی که از آنها اجتناب کرده و تجربۀ این احساسات در اعضا و جوارح بدنی، کلید اصلی ایجاد تغییرات عمیق و سریع در بیمار است.

ریشۀ شکل‌گیری و تداوم مشکلات بیمار

در نتیجه، درک اساسی ما این است که مشکلات بیمار نتیجۀ گریزناپذیر تکیۀ بیش از اندازۀ بیمار بر دفاع‌هایی است که از آنها در برابر احساساتی استفاده می‌کند که اضطرابش را برمی‌انگیزد. بنابراین، مشکلات بیمار از این طریق ایجاد می‌شوند و تداوم می‌یابند. بنابراین، منطقی به نظر می‌رسد که مداخلات درمانی ما به بیمار کمک کند تا دست از این دفاع‌ها بردارند تا بتوانند به طور مستقیم احساسات خود را تجربه کنند، اجازه دهند تا با خودشان و دیگران یک رابطۀ صمیمانه برقرار کنند، بنابراین، زمانی که بیماران از احساسات خود فاصله می‌گیرند یا از آنها اجتناب می‌کنند، رابطۀ صمیمانه‌ای با خودشان ندارند! آنها در چنین حالتی خودشان را به خوبی نمی‌شناسند.

تمام اطلاعاتی که از علوم اعصاب به دست آمده و برای من جالب است نشان می‌دهند که به نظر می‌رسد افرادی که به تبلیغات و بازاریابی مشغول هستند، بهتر از ما می‌دانند که انسان‌ها بیشتر بر اساس احساساتشان تصمیم می‌گیرند و خرید می‌کنند، نه بر اساس دلایل منطقی. بنابراین، اگر بتوانیم به بیماران کمک کنیم تا واقعاً متوجه شوند که چه احساساتی را دارند تجربه می‌کنند و بعد به آنها کمک کنیم تا در مورد آنها تصمیمات هشیارانه‌ای بگیرند، باید بتوانیم نتایج بهتری بگیریم.

روش دوانلو

دوانلو یک روش درمانی‌ را تدوین کرده است. آنچه دوانلو آن را توالی پویشی مرکزی (CDS) می‌نامد در این روش درمانی جای گرفته است. فکر می‌کنم در CDS می‌توانید مراحل متفاوتی را ببینید که در این روش درمانی ادغام شده‌اند. سپس می‌خواهم در مورد تحقیقاتی صحبت کنم که از هر یک از مراحل این درمان حمایت می‌کنند.

شواهدی در مورد کارآمدی درمان ISTDP

حالا چه شواهدی نشان می‌دهند که درمان ISTDP یک درمان کارآمد و مؤثر است؟ یک گروه بین‌المللی به نام Cochrane که در حوزۀ سلامت پژوهش می‌کنند فکر می‌کنم در سال ۲۰۰۶ نتایج یکی از پژوهش‌های مروری خود را منتشر کردند. در این مقالۀ مروری بیش از ۶۰ آزمایش بالینی تصادفی در مورد اثرگذاری روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که این درمان برای ۸۶ درصد از تمام بیماران مؤثر بوده است. بنابراین، این مدل درمانی بسیار کاربردی است.

طبق تحقیقات، این درمان برای طیف گسترده‌ای از اختلالات مفید بوده است؛ از جمله اختلالاتی که با اختلالات شخصیتی همبودی داشتند، بیماران مقاوم به درمان، افسردگی مقاوم به درمان، اختلالات سایکوسوماتیک، اختلالات حرکتی (اختلال در سیستم عصبی) و بسیاری از بیمارانی که به نظر می‌رسید درمان‌های دیگر نمی‌توانستند به آنها کمکی بکنند.

علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهند که درصد بیمارانی که درمان‌های پویشی کوتاه مدت دریافت می‌کنند و درمان خود را پیش از موعد به پایان می‌رسانند بسیار پایین است و در حدود ۷ درصد است. این در حالی است که در درمان‌های دیگر، ۴۷ درصد از بیماران پیش از موعد جلسات درمان خود را قطع می‌کنند. بنابراین، به نظر می‌رسد که ما بسیاری از بیمارانی را که در مدل‌های درمانی دیگر درگیر فرایند درمان نمی‌شوند، در درمان پویشی کوتاه مدت درگیر فرایند درمانی می‌کنیم.

علاوه بر این، اندازۀ اثر در این درمان بسیار بالاست و در حدود ۱.۰ و یا بیشتر است. این میزان از اندازۀ اثر حتی در پیگیری‌های طولانی مدت نیز به همین اندازه بالا می‌ماند. در پیگیری سه ساله‌ای که از وضعیت بیماران درمان شده با این رویکرد انجام شده نیز این نتایج تأیید شده است.

این مدل درمانی بسیار مقرون به صرفه نیز هست و هزینه‌های شما برای درمان را سه برابر کاهش می‌دهد.

مصاحبۀ اولیۀ ISTDP در برابر مصاحبه روان‌پزشکی استاندارد

خب بیایید به چندتا از مطالعات خاصی که من فکر می‌کنم مطالعات بسیار برجسته‌ای هستند نگاهی بیاندازیم. یکی از این مطالعات به تازگی انجام شده است. در این مطالعه به تفاوت بین مصاحبهۀ اولیۀ ISTDP و مصاحبۀ استاندارد روان‌پزشکی پرداخته شده است. پژوهشگران این پژوهش ۳۰ نفر از بیماران را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردند. از اعضای یکی از این گروه‌ها مصاحبۀ ISTDP گرفته شد و با گروه دیگر مصاحبۀ استاندارد روان‌پزشکی انجام می‌شد.

سپس، اعضای هر دو گروه ۶ هفته هیچ درمانی دریافت نمی‌کردند و بعد دوباره ارزیابی می‌شدند. بنابراین، از اعضای هر دو گروه مصاحبه گرفته شد؛ اما بعد از آن اعضای هر دو گروه تست‌های مدادکاغذی زیادی را پر کردند؛ تست‌هایی مانند پرسشنامۀ نشانه‌های بیماری (BSI) و پرسشنامۀ مشکلات بین فردی (IIP) و پرسشنامه‌هایی از این قبیل. بعد از این شش هفته که شرکت‌کنندگان این پژوهش هیچ درمانی دریافت نکرده بودند، در گروهی که از آنها مصاحبۀ اولیۀ ISTDP گرفته شده بود کاهش علائم چشمگیری مشاهده شد. در واقع، ۳۳ درصد از بیماران دیگر نیازمند درمان نبودند. هفت دهم (۰/۷) آنها دیگر نیازی به مصرف دارو نداشتند. دو نفر از شرکت‌کنندگانی که بیکار بودند به سر کار خود بازگشتند‌.

در مقابل، تأثیر درمانی قابل توجهی در اعضای گروه دیگر که از آنها مصاحبۀ استاندارد روان‌پزشکی گرفته شده بود مشاهده نشد. بازهم می‌گویم ممکن است نتایج این پژوهش‌ها به ما نشان دهد که چرا ما در جلسات درمان‌مان بازدهی کمتری داریم؛ اوه! منظورم این بود که چرا در جلسات درمان ما افراد کمتری پیش از موعد درمان را ترک می‌کنند [پاتریشیا در این لحظه لبخندی می‌زند و می‌گوید دچار لغزش زبانی جالبی شدم!]. علت این اتفاق این است که ما از همان ابتدا افراد را درگیر فرایند درمان می‌کنیم و تغییراتی را در آنها ایجاد می‌‌کنیم.

قبلی پاتریشیا کاگلین در کنفرانس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیومکزیکو
بعدی چرا در نهایت با پدر و مادرمان ازدواج می‌کنیم؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در سایت
جستجو برای:
کلینیک روانپویشی آگاه
وقت مشاوره کلینیک آگاه
دسته بندی مقالات
  • آزمون ها (5)
  • احساسات (51)
  • اختلالات روانی (49)
  • اختلالات شخصیت (18)
  • استعدادیابی (2)
  • اضطراب (13)
  • تحصیلی (4)
  • تحلیل فیلم (31)
  • تخصصی (49)
  • خودشناسی (73)
  • داستان های اتاق درمان (4)
  • درمان (31)
  • دسته‌بندی نشده (2)
  • روابط عاطفی (69)
  • زوج درمانی (9)
  • سلامت روان (100)
  • شفقت خود (13)
  • کودک و فرزندپروری (52)
  • مبانی نظری (20)
  • نوجوان (1)
پرطرفدارترین کلاس‌های آموزشی
  • مقاله هستنی شناختی در روانکاوی مقاله روانکاوی هستی شناختی
    40,000 تومان
  • فریب نشانه در درمان روانکاوانه مقاله‌ی فریب نشانه در درمان روانکاوانه(2010)
    30,000 تومان
  • دوره تشخیص داینامیک دوره جامع تشخیص داینامیک
    7,900,000 تومان – 9,400,000 تومان
  • دوره istdp روان درمانگری با تدریس دکتر سرافراز دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته
    تماس بگیرید

مرکز ارائه خدمات روانشناسی آگاه خانواده بزرگی از مراجعین و متخصصین را بنیان نهاده است که ارتباطی صمیمانه و در عین حال حرفه‌ای با یکدیگر دارند.

راه های ارتباطی

  • شیراز، خیابان ملاصدرا، ابتدای کوچه ۱۰
  • ۰۷۱۳۶۴۷۴۶۶۰
  • ۰۹۰۱۵۴۴۲۷۲۲
  • clinicagah@gmail.com

لینک‌های سریع

  • دریافت نوبت مشاوره
  • روانشناس شیراز
  • روانشناس تهران
  • مقالات
  • آموزش

مجوزها

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://agahclinic.com/?p=27903
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.