هارولد سیرلس: پیشگام روانکاوی سایکوز
هارولد فردریک سیرلس[1] که در سن 97 سالگی درگذشت یکی از با استعدادترین و مبتکرترین بالینگرانِ روانکاوی بود.
کارهای پژوهشی و نظریه پردازیهای سیرلس بر روی بیماران سایکوتیک تغییراتی اساسی و بنیادین در تغییر برخی بنیانهای نظری روانکاوی را پیشنهاد میداد؛ از این رو باید وی را فردی موثر در رشد و گسترش تئوری روانکاوی به حساب آورد.
فهرست محتوا:
Toggleروانکاوی و درمان سایکوز در گذر زمان
همانطور که جکسون[2](2009) اشاره میکند “نگاه کلاینی” به ماهیت و درمان چنین بیمارانی(بیماران سایکوتیک)، توسط پیشگامانی چون آگدن، بویر، گروتشتاین و ولکان پذیرفته شده است. در این مسیر منسجم از نظریه پردازی، اوفیر[3](2015) تاکید میکند که مفهوم سازی سیرلس از اسکیزوفرنی، تاکید منحصر به فرد کلاین بر دنیای درونی و ناخودآگاه را با مفهوم سالیوانی* در بارهی تاکید بر تجربهی بین فردی بیمار ترکیب میکند.
در این رابطه، استون[4](1991) میگوید، نظریه پردازان فرویدی و کلاینی که به ندرت با بیماران سایکوتیک و بستری در بیمارستان کار میکردند، نظریههای زیادی در مورد پویاییهای روان ارائه کردند. در حالی که سالیوان و پیروانش، که به شدت با چنین بیمارانی کار کرده بودند ادبیات نظریِ گستردهای دربارهی درمان و انتقال متقابل به جا گذاشتهاند.
نکتهی مهم این است که هارولد سیرلس قویاً به سودمندی بالینیِ آگاهی تحلیلگر از واکنشهای احساسی خودش باور داشت و درنتیجه توانست فهم پویایِ ما از پدیدهی “انتقال متقابل” را گسترش دهد. نمود این عقیده را به وضوح در مقالهی 1959 اون به نام “تلاش برای دیوانه کردن دیگری– یک عنصر در سبب شناسی و رواندرمانی اسکیزوفرنیا[5]” میتوان یافت.
هارولد سیرلس و اوتوکرنبرگ
سیرلس به هیچ مکتب روانکاوی واحدی وفادار نبود، و همین موضوع به او اجازه داد تا اندیشهی روانکاوانه خود را به شیوهای آزادانهتر توسعه دهد و شهرت خود به عنوان متخصص اسکیزوفرنی از دیدگاه روانکاوی را تثبیت کند.
هدفی و روشی که سیرلس زندگی خود را وقف آن کرد و کوشید تا بدان طریق به افرادی که با سایکوز دست و پنجه نرم میکنند کمک کند؛ شباهتهای مهمی با رویکرد کرنبرگ دارد.
اوفیر(2015) در این باره مینویسد:
“بنا بهنظر هارولد سیرلس، تکانهها، تعارضها، اضطرابها و دفاعهای بیمار باید مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد و وضعیت بیمار اسکیزوفرنیک طبق نظر او قابل بررسی با روش روانکاوی سنتی است. درحالی که سیرلس احساس میکرد روانکاوان از بیماران اسکیزوفرنیک فاصله میگیرند زیرا آنها را به عنوان “ابژههای معیوب” در نظر میگیرند، اوتو کرنبرگ(1956)، روانکاوِ آمریکایی- اتریشی که برای سالها در کلینیک منینگر مشغول فعالیت بود، به یک “انتقال متقابل” احتمالی و دردناک که دلیل احتمالیِ این فاصله و جدایی بین روانکاوان و بیماران سایکوتیک بود اشاره کرد.
انتقال متقابل در مورد بیماران اسکیزوفرن به طور خاص شدید است، زیرا بیماران با واپسروی شدید معمولاً انتقال متقابلهای پیچیدهای را بر میانگیزند که قسمتهای واپسرونده و بدویِ تحلیلگر را تحریک میکند. تحلیلگر ممکن است نوعی گسست عاطفی را تجربه کند، خود را به شکل غیرواقعگرایانهای متکی به بیمار بیابد، یا به میزان بسیار اندکی نگرشهای پارانویید گونه نسبت به بیمار پیدا کند. (…) اگرچه سیرلس و کرنبرگ هردو بر مشکلات و دشواریهایی که به تحلیلگر در کارِ روانکاوانه با بیماران سایکوتیک تحمیل میشود اذعان داشتند؛ هردو معتقد بودند روانکاوی میتواند یک روش درمانی موثر برای کار با این بیماران باشد.”
پی نوشت:
*هری اِستَک سالیوان متولد ۲۱ فوریه ۱۸۹۲ نوریچ، نیویورک – درگذشته ۱۴ ژانویه ۱۹۴۹ پاریس، فرانسه، روانپزشک آمریکایی بود، که به خاطر اهمیتی که برای روابط میان فردی قائل بود معروف شد. نظریهٔ وی، به نظریهٔ روابط میان فردی (interpersonal theory) معروف شدهاست. این نظریه میگوید که روابط میان فردی سالم، به ایجاد و حفظ شخصیت سالم کمک میکند، و روابط میان فردی ناسالم، به شخصیت انسانها آسیب میرساند.
در مصاحبههای او با بیماران اسکیزوفرنی، توانایی غیر معمول او در روانکاوی این بیماران به خوبی مشهود بود. هنگامی که سالیوان در سال های ۱۹۲۳-۱۹۳۰ مشغول تحقیقات بالینی در بیمارستان Sheppard and Enoch Pratt ماریلند بود، با آدولف مایر آشنا شد. متد درمانی آدولف مایر در تبیین اختلالات روانی به جای اتکا بر عوامل عصب شناختی، بر مبنای عوامل اجتماعی و روانشناختی بود.
منابع:
- Balbuena, F. (2018). Harold Searles: Lifelong work of a master clinician. The American Journal of Psychoanalysis, 78(3), 287-306.
- Jackson, M. (2009). Great Britain. Part 1: The contribution of Kleinian innovations to the treatment of psychotic patients. In Y. O. Alanen, A.-L. Silver & B. Martindale (Eds.), Psychotherapeutic approaches to schizophrenic psychoses: Past, present and future (pp. 78–92). London: Routledge.
- Ophir, O. (2015). Psychosis, psychoanalysis and psychiatry in postwar USA: On the borderland of madness. London: Routledge.
- Stone, M. H. (1991). The Psychodynamics of schizophrenia I: Introduction and psychoanalysis. In J. G. Howells (Ed.), The concept of schizophrenia: Historical perspectives (pp. 125–151). Washington, DC: American Psychiatric Press Inc.
[1] Harold Frederic Searles
[2] Murray Jackson
[3] Ophir
[4] Stone
[5] THE EFFORT TO DRIVE THE OTHER PERSON CRAZY-AN ELEMENT IN THE AETIOLOGY AND PSYCHOTHERAPY OF SCHIZOPHRENIA, 1959.
دیدگاهتان را بنویسید