اختلال خوردن چیست؟

اختلالات خوردن بیشتر از مشکلات سادۀ غذایی هستند. این اختلالات ذهن و احساسات فرد را درگیر کرده و تأثیر زیادی بر رفتار و سلامت جسمی و روانیاش میگذارند. افراد گاهی برای مقابله با احساسات منفیشان، به غذا و نحوۀ خوردن آن پناه میبرند. این رفتارها نهتنها بر جسم تأثیر میگذارند، بلکه میتوانند به روحیه و روابط فرد آسیب بزنند.
اختلالات خوردن میتوانند زندگی فرد را مختل کنند. وقتی که فرد بیش از حد به غذا، وزن و شکل بدنش فکر میکند، ممکن است به رفتارهای خطرناک و آسیبزننده سوق پیدا کند. خبر خوب این است که با درمان بهموقع، بسیاری از افراد میتوانند به زندگی سالمتر و بهتری بازگردند. در این مقاله از کلینیک روانپویشی آگاه، قصد داریم به اختلالات خوردن، علائم و روشهای درمانی آن بپردازیم.
فهرست محتوا:
Toggleاختلال خوردن چیست؟
در ادامه به تعریف اختلال خوردن از نگاه انجمن روانشناسی آمریکا (APA) اشاره خواهیم کرد:
any disorder characterized primarily by a pathological disturbance of attitudes and behaviors related to food, including anorexia nervosa, bulimia nervosa, and binge-eating disorder. Other eating-related disorders include pica and rumination, which are usually diagnosed in infancy or early childhood.
اختلالی که عمدتاً با اختلال در نگرش و رفتارهای مرتبط با غذا مشخص میشود، از جمله بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری. سایر اختلالات مربوط به غذا شامل پیکا و استفراغ عمدی هستند که معمولاً در نوزادی یا کودکی زودهنگام تشخیص داده میشوند.
این تعریف به ما کمک میکند تا بهتر انواع اختلالات خوردن را بشناسیم که در ادامه بیشتر دربارهشان صحبت خواهیم کرد.
انواع اختلال خوردن
اختلالات خوردن متنوعی وجود دارند که هر کدام ویژگیها و علائم خاص خود را دارند. در این بخش به بررسی رایجترین انواع اختلالات خوردن میپردازیم.
-
بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
بیاشتهایی عصبی، که اغلب به آن «بیاشتهایی» گفته میشود، یک اختلال خوردن تهدیدکننده برای زندگی است. در این اختلال، فرد تلاش میکند با محدود کردن شدید کالری، ورزش بیش از حد یا ترکیب این دو، وزنش را کنترل کند.
علائم بیاشتهایی عصبی:
- محدود کردن شدید مصرف کالری
- ترس شدید از افزایش وزن
- دیدگاه تحریفشده از بدن و وزن
- پرهیز از غذاهایی خاص یا گروههای غذایی
- استفاده از روشهایی برای کاهش وزن مانند ورزش بیش از حد، استفاده از مسهلها یا داروهای لاغری، یا استفراغ بعد از غذا
- مشکلات سلامت مانند شکنندگی مو و ناخنها، نازک شدن استخوانها و ناباروری
-
پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa):
پرخوری عصبی شامل دورههای پرخوری است که معمولاً با اقداماتی برای حذف غذاها از بدن (پاکسازی) همراه است.
علائم پرخوری عصبی:
- خوردن مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه
- احساس عدم کنترل بر خوردن
- پس از پرخوری، اقدام به پاکسازی از طریق استفراغ، ورزش زیاد یا استفاده از مسهلها
- اضطراب و شرم از بدن و وزن
- مشکلات سلامت مانند التهاب گلو، فرسایش مینای دندان و عوارض قلبی
-
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder – BED)
در این اختلال، فرد مقدار زیادی غذا میخورد و احساس عدم کنترل بر خوردن دارد، اما بر خلاف پرخوری عصبی، بعد از آن اقدام به پاکسازی نمیکند.
علائم اختلال پرخوری:
- خوردن مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه
- احساس عدم کنترل بر خوردن
- خوردن حتی زمانی که گرسنه نیستید
- احساس شرم یا گناه پس از پرخوری
- تلاش برای محدود کردن خوردن به مدت طولانی پس از پرخوری
-
اختلال مصرف غذا با محدودیت (Avoidant/Restrictive Food Intake Disorder – ARFID)
در این اختلال، فرد غذاها را به دلایل مختلف از جمله مزه، بافت یا بوی خاصی که خوشایند نیست، محدود میکند یا از خوردن بعضی غذاها اجتناب میکند.
علائم ARFID:
- اجتناب از غذاهایی که منجر به دریافت کالری و مواد مغذی کافی نمیشود
- بیمیلی به خوردن یا عدم علاقه به غذاها
- کاهش وزن یا عدم رشد طبیعی
- مشکلات تغذیهای و وابستگی به مکملها یا تغذیه از طریق لوله
-
پیکا (Pica)
پیکا زمانی اتفاق میافتد که فرد چیزهایی بخورد که غذای واقعی نیستند و ارزش تغذیهای ندارند.
علائم پیکا:
- خوردن چیزهایی مانند یخ، خاک، گچ، صابون، کاغذ، مو، و غیره
- اغلب در افرادی که با اختلالات رشدی یا ذهنی مواجه هستند مشاهده میشود
-
اختلال استفراغ عمدی (Rumination Disorder)
در این اختلال، فرد پس از خوردن غذا، آن را دوباره به دهانش برمیگرداند. این عمل معمولاً در عرض ۳۰ دقیقه پس از غذا خوردن اتفاق میافتد.
علائم اختلال استفراغ عمدی:
- برگشتن غذا به دهان پس از بلعیدن، جویدن مجدد یا بیرون ریختن آن
- در نوزادان و کودکان، این اختلال معمولاً بدون نیاز به درمان خاصی خود به خود برطرف میشود.
دلایل ایجاد اختلالات خوردن
بر اساس وبسایت mayoclinic علت دقیق ایجاد اختلالات خوردن هنوز بهطور کامل مشخص نیست، اما مانند سایر مسائل روانی، عوامل مختلفی میتوانند در بروز این اختلالات دخیل باشند. این عوامل ممکن است بهصورت ژنتیکی، زیستی یا محیطی عمل کنند.
عوامل مؤثر در ایجاد اختلالات خوردن:
– ژنتیک: برخی افراد ممکن است ژنهایی داشته باشند که احتمال بروز اختلالات خوردن در آنها را افزایش دهد.
– زیستشناسی: تغییرات شیمیایی در مغز و عوامل زیستی دیگر میتوانند در ایجاد اختلالات خوردن نقش داشته باشند.
عوامل خطر برای ایجاد اختلالات خوردن:
اختلالات خوردن میتوانند در هر سنی بروز کنند، اما معمولاً در دوران نوجوانی یا جوانی شروع میشوند. برخی از عوامل میتوانند احتمال وقوع این اختلالات را افزایش دهند:
- سابقۀ خانوادگی: افرادی که والدین یا خواهر و برادرهایی با سابقۀ اختلالات خوردن دارند، بیشتر در معرض این اختلالات قرار دارند.
- مشکلات روانشناختی دیگر: مانند آسیبهای روحی، اضطراب، افسردگی، اختلال وسواس اجباری و سایر مشکلات روانی میتوانند احتمال بروز اختلالات خوردن را افزایش دهند.
- رژیمهای غذایی و گرسنگی: رژیمهای غذایی مکرر و کاهش و افزایش وزن مداوم میتوانند احتمال بروز اختلالات خوردن را افزایش دهند. شواهد زیادی نشان میدهند که بسیاری از علائم اختلالات خوردن، علائم گرسنگی و کمبود تغذیه هستند. گرسنگی میتواند باعث تغییرات در مغز، تغییرات خلقی و اضطراب شود و باعث ادامۀ رفتارهای غذایی غیرمعمول شود.
- تجربه قلدری یا تحقیر وزن: افرادی که به دلیل وزن خود مورد تمسخر یا قلدری قرار گرفتهاند، بیشتر احتمال دارد که با مشکلات غذایی و اختلالات خوردن روبهرو شوند. این شامل افرادی است که از سوی همسالان، پزشکان، مربیان، معلمان یا حتی اعضای خانواده خود احساس شرم از وزن خود دارند.
- استرس: در افراد مستعد، تغییراتی مانند رفتن به دانشگاه، جابجایی مکان زندگی، شروع شغل جدید یا مشکلات خانوادگی میتوانند استرس ایجاد کنند. استرس میتواند احتمال بروز اختلالات خوردن را افزایش دهد.
- شخصیت: شخصیت افراد و شیوههای ارتباطی آنها میتوانند بر احتمال بروز اختلالات خوردن تاثیر بگذارند. افراد با ویژگیهای پرخاشگرانه یا کمالگرایانه ممکن است در معرض اختلالات خوردن قرار گیرند.
- روابط بینفردی: روابط بین فردی، به ویژه در دوران کودکی، میتوانند الگوهای ناامنی یا وابستگی بیش از حد ایجاد کنند که باعث بروز اختلالات خوردن در آینده میشود.
در مجموع، درک این عوامل میتواند کمک کند تا افراد و متخصیصن به موقع پیشگیری و درمان اختلالات خوردن را شروع کنند.
نقش تئوری دلبستگی در درک اختلالات خوردن
تئوری دلبستگی یک دیدگاه روانشناختی است که به بررسی روابط انسانها با مراقبان اولیهشان میپردازد. این تئوری توضیح میدهد که چگونه این روابط اولیه میتوانند تأثیر زیادی روی رفتار و احساسات فرد در بزرگسالی داشته باشند. از همان دوران کودکی، انسانها تمایل دارند که رابطهای عاطفی با مراقبانشان برقرار کنند و این روابط، بهویژه اگر ناایمن یا ناپایدار باشند، میتوانند تأثیرات طولانیمدت روی رفتارهای فرد داشته باشند.
اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی عصبی و پرخوری معمولاً ریشه در روابط ناپایدار در دوران کودکی دارند. اگر روابط دلبستگی افراد ایمن نباشد، آنها ممکن است در بزرگسالی دچار مشکلات عاطفی شوند که در نهایت میتواند به اختلالات خوردن منجر شود. بهخصوص کسانی که دلبستگی ناایمن دارند، ممکن است احساساتشان را سرکوب کنند یا از دیگران دوری کنند و این رفتارها میتواند اختلالات خوردن را بهدنبال داشته باشد.
کودکان با دلبستگی ناایمن ممکن است در تعامل با دیگران دچار اضطراب و اجتناب شوند. کمبود عشق و مراقبت در دوران کودکی میتواند به یک «گرسنگی عاطفی و ارتباطی» تبدیل شود که در بزرگسالی خود را در قالب اختلالات خوردن نشان دهد.
در خانوادههای مبتلا به اختلالات خوردن، والدین نیز اغلب مشکلات عاطفی مشابهی دارند که میتواند بهطور غیرمستقیم به فرزندان منتقل شود. پژوهشها نشان دادهاند که بسیاری از افراد دچار اختلال پرخوری، دوران کودکی سختی با والدینشان داشتهاند؛ مثل مادرانی که نیازهای عاطفی فرزندانشان را نادیده میگرفتهاند. این افراد ممکن است برای مقابله با گرسنگی عاطفی، به پرخوری روی بیاورند.
دلبستگی ناایمن اولیه باعث میشود انسانها ظرفیت لازم برای تنظیم کردن هیجانات، رابطه برقرار کردن و مراقبت از خود را داشته باشند. این ناتوانیها میتواند منجر به اختلالات خوردن یا سایر وضعیتهای شدید روانشناختی شود. در نتیجه، برای درک بهتر اختلالات خوردن و درمان آنها، باید به روابط اولیه فرد با والدین و تأثیر این روابط بر رفتار و احساسات فرد توجه کنیم.
چطور بفهمم خودم یا اطرافیانم اختلال خوردن دارند؟
طبق اطلاعات ارائه شده در وبسایت Health Service ، اگر نگرانیهای زیادی درباره غذا و عادات غذاییتان دارید که باعث اختلال در رفتارهای غذایی شما میشود، ممکن است با اختلال خوردن روبهرو باشید.
علائم اختلالات خوردن در خودتان:
- نگرانی شدید و مداوم درباره وزن و شکل بدن خود
- اجتناب از شرکت در جمعهایی که غذا در آنها وجود دارد
- خوردن مقدار بسیار کمی غذا
- ایجاد استفراغ یا استفاده از مسهلها پس از خوردن غذا
- ورزش بیش از حد
- داشتن عادات یا روالهای بسیار سختگیرانه در مورد غذا
- تغییرات در خلق و خو
علائم فیزیکی اختلالات خوردن:
- احساس سرما، خستگی یا سرگیجه
- مشکلات گوارشی
- وزن بسیار کم یا زیاد نسبت به قد و سن
- عدم قاعدگی در زنان و دختران
نشانههای هشداردهنده اختلال خوردن در دیگران:
تشخیص اختلال خوردن در کسی که به شما نزدیک است میتواند دشوار باشد، اما نشانههایی وجود دارد که میتوانید به آنها توجه کنید:
- کاهش وزن شدید
- دروغ گفتن درباره میزان و زمان خوردن غذا یا وزن
- خوردن مقدار زیادی غذا به سرعت
- رفتن به دستشویی زیاد بعد از غذا خوردن و معمولاً برگشتن با حالت قرمزی در صورت
- ورزش بیش از حد
- اجتناب از خوردن در کنار دیگران
- بریدن غذا به قطعات کوچک یا خوردن خیلی آرام
- پوشیدن لباسهای گشاد یا آزاد بهمنظور پنهان کردن کاهش وزن
این علائم میتوانند هشدارهایی برای وجود اختلال خوردن باشند. اگر متوجه شدید که خودتان یا کسی از اطرافیانتان این علائم را نشان میدهد، بهتر است به دنبال مشاوره و کمک حرفهای باشید.
چگونه به فرد مبتلا به اختلال خوردن کمک کنیم؟
وقتی یکی از عزیزانتان با اختلال خوردن مثل بیاشتهایی، پرخوری عصبی یا پرخوری دست و پنجه نرم میکند و در حال درمان است، حمایت از او اهمیت زیادی دارد. اینجا چند راهکار برای کمک به او آورده شده است:
-
حمایت شخصی
نشان بدهید که چقدر به او اهمیت میدهید و چقدر مراقبش هستید. تلاش نکنید رفتار او را کنترل کنید.
-
تشویق به مسئولیتپذیری
فرد باید یاد بگیرد که مسئولیت اقداماتش، چه موفقیتها و چه شکستها را بپذیرد.
-
فشار نیاورید
از آنجا که ممکن است بخشی از طرح درمان باشد، از فشار آوردن به فرد برای خوردن یا نخوردن غذا پرهیز کنید.
-
گوش دادن به احساسات
به احساساتشان گوش دهید و نشان دهید که درکشان میکنید.
-
حمایت در زمانهای سخت:
وقتی فرد دچار ناامیدی میشود، از او حمایت کنید. اما از مقایسه او با دیگران خودداری کنید.
-
یادآوری تصویر کلی:
اختلالات خوردن دلایل زیادی دارند و ممکن است در خانوادههایی که سابقۀ اختلالات خوردن یا مشکلات روانی دارند بیشتر دیده شوند. این بدان معنا نیست که شما باعث این اختلال شدهاید، بلکه فقط نشاندهندۀ افزایش احتمال بروز اختلالات در چنین خانوادههایی است.
-
پرهیز از احساس گناه:
به جای احساس گناه یا خودانتقادی، بر حمایت از فرد و بهبود وضعیت او تمرکز کنید.
در کنار این، درمان خانوادگی و مشاوره میتواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید چگونه از فردی که اختلال خوردن دارد بهتر حمایت کنید و تأثیرات منفی این اختلال را کاهش دهید.
راههای درمان اختلالات خوردن
درمانهای اختلالات خوردن بسته به نوع اختلال متفاوت هستند، اما ممکن است شامل موارد زیر باشند:
-
رواندرمانی
متخصص بهداشت روان میتواند بهترین نوع درمان را برای وضعیت شما تعیین کند. گزینهها شامل درمان فردی، گروهی و خانوادگی است. بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات خوردن، درمان شناختی-رفتاری (CBT) را انتخاب میکنند. با این حال، درمانهای روانکاوانه، بهویژه رواندرمانی مبتنی بر ذهنیسازی و دلبستگی (MBT) میتوانند بهطور مؤثری در شناسایی و حل مشکلات عاطفی و ناخودآگاه که به اختلالات خوردن مرتبط هستند کمک کنند. این درمانها با تمرکز بر حل مسائل عاطفی و روانی نهفته، میتوانند به کاهش ناراحتی روانی افراد و بهبود وضعیت عاطفی و رفتاری آنها کمک کنند.
-
داروها
ممکن است شما مشکلات دیگری مانند اضطراب یا افسردگی داشته باشید که همراه با اختلال خوردن هستند. مصرف داروهای ضدافسردگی، آنتیسایکوتیکها یا داروهای دیگر میتواند به بهبود این مشکلات کمک کند.
-
مشاوره تغذیه:
یک متخصص تغذیه میتواند به شما کمک کند که چطور بهتر غذا بخورید و برنامههای غذایی سالمی داشته باشید. این کار میتواند شامل راهنمایی برای خرید غذا، برنامهریزی وعدههای غذایی و نحوۀ درست پختوپز باشد.
بهترین روش درمان معمولاً ترکیبی از این گزینهها است.
اثرات بلندمدت اختلال خوردن بر سلامت و روان انسان
اختلالات خوردن تنها مربوط به غذا و تصویر بدن نیستند. این اختلالات تاثیرات زیادی بر جنبههای مختلف زندگی فرد دارند. در ادامه به مهمترین اثرات آنها میپردازیم.
۱. تاثیرات جسمانی
اختلالات خوردن میتوانند آسیبهای زیادی به سلامت بدن وارد کنند. کاهش شدید کالری، پرخوریهای افراطی یا استفراغهای مکرر باعث سوءتغذیه، مشکلات گوارشی و اختلال در تعادل مواد معدنی بدن میشوند. این مشکلات ممکن است در درازمدت به بیماریهای مزمن تبدیل شوند.
برای مثال، افرادی که دچار بیاشتهایی عصبی هستند، ممکن است استخوانهایشان ضعیف شود و به پوکی استخوان دچار شوند. همچنین تغییرات در نحوه خوردن میتواند فشار زیادی به قلب و دیگر اعضای بدن وارد کند و خطر بیماریهای قلبی را افزایش دهد.
۲. تاثیرات روانی
اختلالات خوردن تاثیر زیادی بر سلامت روان دارند. نگرانی دائم دربارۀ بدن، وزن و غذا میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و مشکلات دیگر شود. افراد ممکن است احساس گناه یا شرم کنند که این احساسات باعث تشدید اختلال و ناراحتیهای روانی میشود.
۳. انزوای اجتماعی
اختلالات خوردن میتوانند روابط اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار دهند. رفتارهای پنهانی و ترس از قضاوت باعث میشود که فرد از دوستان و خانواده دوری کند. تمرکز زیاد بر غذا و وزن میتواند روابط شخصی را تضعیف کرده و فرد ممکن است اختلالات خوردن را به ارتباطات نزدیک ترجیح دهد. این انزوا باعث افزایش حس تنهایی و بیگانگی میشود که به تشدید اختلالات کمک میکند.
۴. تاثیر بر عملکرد روزانه
این اختلالات میتوانند توانایی فرد برای انجام کارهای روزانه را کاهش دهند. تمرکز زیاد بر غذا و بدن میتواند فرد را از انجام کارهایی مثل مدرسه، محل کار یا فعالیتهای اجتماعی باز دارد. سوءتغذیه و خستگی جسمی هم باعث میشود که فرد از انجام این کارها ناتوان شود و از جامعه فاصله بگیرد.
۵. اثرات بلندمدت بر سلامت
اثرات فوری اختلالات خوردن خطرناک است، اما مشکلات بلندمدت نیز میتواند نگرانکننده باشد. سوءتغذیه مزمن و الگوهای نامناسب غذایی میتواند خطر ابتلا به بیماریهای جدی مانند دیابت، بیماریهای قلبی و مشکلات گوارشی را افزایش دهد.
حتی پس از بهبودی، اثرات روانی این اختلالات ممکن است باقی بماند و فرد در معرض خطر بازگشت به اختلالات یا مشکلات روانی دیگر قرار گیرد.
مشکلات پزشکی که برگشتپذیر نیستند شامل کاهش تراکم استخوان و تغییرات در مغز است. سوءتغذیه باعث ضعیف شدن استخوانها و افزایش خطر شکستگی میشود. همچنین تغییرات در مغز، مثل کاهش بافت مغزی، میتواند باعث مشکلات در تفکر و تغییر در حس بویایی و چشایی شود.
جمعبندی
اختلالات خوردن فقط درباره غذا و وزن نیست؛ بلکه مبارزهای درونی است که میتواند تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. اگر احساس میکنید در این چرخه گرفتار شدهاید، بسیار مهم است که به موقع برای دریافت اقدام کنید. اگر خودتان یا عزیزانتان با این مشکل مواجه هستید، پیشنهاد میکنیم برای راهنمایی و شروع درمان، با یک روانشناس یا روانپزشک مشورت کنید. کلینیک روانپویشی آگاه با ارائه خدمات تخصصی و فردی، میتواند به شما در مسیر بهبودی کمک کند.
منابع
https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/eating-disorders/symptoms-causes/syc-20353603
https://www2.hse.ie/conditions/eating-disorders/
https://myhealth.alberta.ca/Health/pages/conditions.aspx?hwid=hw48146&lang=en-ca

درباره فاطمه رجب پور
من فاطمه رجب پور، دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد یزد هستم. مقطع کارشناسی را در رشتهی روانشناسی دانشگاه یزد گذراندهام. از سال 98 درمان فردیام را با رویکرد CBT آغاز کردهام. در کنار روانشناسی به موسیقی علاقه مند هستم و در حال حاضر مشغول یادگیری ساز ویولن هستم.
نوشتههای بیشتر از فاطمه رجب پور
دیدگاهتان را بنویسید