دفاع روانی چیست؟ چرا از آن استفاده میکنیم و چه زمانی مشکلساز میشود؟
دفاع روانی یکی از مباحث اصلی در روانکاوی و روانشناسی تحلیلی است، که به ما این امکان را میدهد تا چرایی رفتارها و شیوهی تفکر انسانها را بفهمیم. برای فهم دفاع روانی به ویژگیهای آن اشاره میکنیم. دفاع روانی:
- به معنای تغییر واقعیت یا فاصله گرفتن از آن است.
- ناهشیار است، به طور خودکار و پوشیده از نگاه و انتخاب آگاهانه ما عمل میکند.
- شیوهی سازمان دادن به تجربیات است که میتواند در عالم ذهن و یا دنیای قابل مشاهدهی رفتارها عمل کند.
- نقش مهمی در تصمیمات، حال روحی و روانی و روابط ما دارد.
- همهی افراد در تمام طول زندگی خود آن را به کار میبرند.
- دفاع روانی انواع مختلفی دارد، برخی از آنها پختهتر و سازگارانهتر و برخی ابتداییتر و آسیبزاتر هستند.
- در انواع مختلف آن، واقعیت به میزان متفاوتی تحریف میشود.
- گاهی چنان در تار و پود زندگیمان تنیده میشود، که موجب مشکلات روحی و رابطهای ماست.
- بخش مهمی از مسیر رواندرمانی تحلیلی، آگاه شدن به دفاعهای روانی است.
همچنین بخوانید: انواع مکانیسم های دفاعی
فهرست محتوا:
Toggleواقعیت چیست؟
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که منظور از واقعیت چیست. واقعیت هر آن چیزی است که در زندگی ما رخ میدهد، مانند کسی که به ما ابراز علاقه میکند، زمانی که به موفقیت یا شکست بر میخوریم، فردی که از دست میدهیم؛ و همچنین احساسات، افکار و نیتهای ما در مواجهه با این اتفاقات هستند.
اما چرا “دفاع”؟ مگر تهدیدی وجود دارد که باید در برابر آن دفاع کنیم؟ چه جور تهدیدی ممکن است وجود داشته باشد؟ این سوالات مقدمهای است تا بفهمیم دفاع روانی چه کارکردی برای ما دارد.
چرا از دفاع روانی استفاده میکنیم؟
تا زمانی که خواستن وجود دارد ناکامی و نرسیدن هم وجود دارد. زندگی در جهانی که قواعد مخصوص به خودش را دارد، و در کنار انسانهایی که توانمندیها و محدودیتها، و خواستههای مخصوص به خودشان را دارند؛ به ما این امکان را نمیدهد تا هر آنچه دوست داریم داشته باشیم، و از هر آنچه دوست نداریم دور باشیم. زندگی ما اینگونه است: لحظهای شوق وصال و همسو بودن خواستهی درونی و آنچه رخ میدهد، و لحظهای درد در تعارض بودن خواسته و آنچه که هست، و فکر چاره که با این درد چه باید کرد.
ظرفیت تحمل ناکامی
گاهی ظرفیت و توان تحمل درد آنقدر نیست که امکان مواجهه با واقعیت فراهم آید. همهی ما با ظرفیت کم در تحمل ناکامی به دنیا میآییم، به محض اینکه گرسنه میشویم با گریه و فریاد مادرمان را از نیازمان با خبر میکنیم و به سرعت باید این نیاز ما برآورده شود. همین طور که بزرگ میشویم، ظرفیت ما در تحمل ناکامی و مواجهه با واقعیت رشد میکند. میزان رشد این ظرفیت به این بستگی دارد که چقدر در دوران کودکی روابط ما با والدینمان سالم بوده است و چه تجربیاتی داشتهایم و آیا این تجربیات مطابق با ظرفیت ما بوده است یا نه.
دفاع روانی برای مراقبت از ما به وجود آمده است و همهی ما از آن استفاده میکنیم، به خصوص در زمانهایی که تنش و فشار روانی زیادی را تجربه میکنیم، این دفاعها از درد ما میکاهند. اما آیا همیشه میتوانیم از درد زندگی بگریزیم؟ آیا این گریز همیشه سودمند است؟ آیا دفاعها به غیر از جنبه مراقبت، جنبهی دیگری نیز دارد؟
همچنین بخوانید: مکانیسم دفاعی انکار چیست؟
چه زمانی دفاع روانی مشکلساز میشود؟
- گاهی دفاع روانی جزیی از شخصیت ما میشود و با اینکه دیگر تهدیدی در دنیای بیرون وجود ندارد، ما با همان دفاع رفتار میکنیم. برای مثال شاید زمانی اگر از احساساتمان حرف میزدیم، نادیده گرفته میشدیم اما حال با وجود افرادی که احساسات ما را نادیده نمیگیرند از آنها حرف نمیزنیم.
- گاهی آسیبی که دفاعها میزنند بیشتر از کارکردشان برای کاهش درد است. مانند زمانی که برای آزرده خاطر نکردن عزیزمان، خشم خود را سرکوب میکنیم. اما پیامد آن این است که خود سرشار از تنش میشویم، مسائلی که خشمگینمان میکنند بر سر جای خود باقی میمانند، و به تدریج از لحاظ عاطفی از طرف مقابلمان فاصله میگیریم.
- گاهی درد ها برای ما هشدار هستند تا بتوانیم کاری بکنیم و اگر با دفاع روانی مانع از دیدن آن شویم، دیگر تصمیم مناسبی نمیتوانیم بگیریم. برای مثال دختری را تصور کنید که از شریک عاطفیاش بیتوجهی و تحقیر میبیند. اگر همواره برای تسکین درد بیتوجهی و تحقیر دست به دفاعهایی نظیر توجیه و یا سرزنش و مقصر دانستن خود بزند، همواره با همین فرد در ارتباط خواهد بود.
آسیب دفاعهای مشکلساز
درد ناشی از دیدن واقعیت منجر به راه چارهای سازگارانه و مطابق با واقعیت میشود که رشد و رضایت را در پی دارد. اما رنج و زجر ناشی از ندیدن واقعیت محکوم به تکرار و تداوم است. از درد و اضطراب خود فرار میکنیم، اما در دایرهای در حرکتیم که به نقطهی اول باز میگردیم و دوباره در همان مسیر فرار میکنیم. حرکت رو به جلویی که در دیدن واقعیت، تعارضات و احساسات مختلف و دردناک همراه با آن هست، در «ندیدن» نیست.
دفاعهای روانی بر اساس اینکه چه میزان واقعیت را تحریف میکنند و با توجه به موقعیت چه تأثیری بر کارکرد فرد میگذارند، جایگاه متفاوتی در پیوستار سالم تا ناسالم بودن به خود اختصاص میدهند.
همچنین بخوانید: سرخوردگی روانی چیست؟
اشکال گوناگون دفاع روانی
• اینکه وجود بیماری را انکار کنم و در نتیجه از خودم مراقبت لازم را به عمل نیاورم، منجر به آسیبپذیری بیشتر من در ابتلا و پیشرفت بیماری میشود. این انکار واقعیت به عنوان دفاعی رشدنایافته تلقی میشود.
• اگر برای فرار از تعارض در روابطم به کار و یا معاشرت زیاد و افراطی روی بیاورم تا احساسات ناخوشایندم را سرکوب کنم، مشکلات ارتباطی دستنخورده باقی میمانند و مانع بروز احساسات میشوند، اما نسبت به «انکار» رشدیافتهتر است.
• ممکن است در مورد ناکام شدن توسط کسی که برایم بسیار مهم است صحبت کنم، اما احساسات دردناکم را تجربه نکنم و برای خودم در این ناکامی اشک نریزم. در این دفاع روانی با دیدن و پرداختن به واقعیت اما جدا کردن احساساتم از آن، به شیوهای رشد یافتهتر واقعیت را تحریف میکنم؛ اما تأثیر سوء آن میتواند فاصله گرفتن عاطفی از فرد مهم زندگیام باشد.
• میتوانم در مورد کرونا جوک بگویم، و به این طریق از اضطراب ناشی از آن بکاهم. شوخطبعی دفاع رشدیافتهای است که اگر با انکار و سرکوب و دستکم گرفتن واقعیت همراه نشود، تأثیر منفی بر کارکرد ندارد و به فرد برای تابآوری هیجانش کمک میکند.
مزیت رواندرمانی
در جریان یک رابطهی امن در رواندرمانی، هر چه به نحوههای ناهشیاری که واقعیت را تحریف میکنیم، آگاه شویم و بتوانیم دفاع سالمتر و رشدیافتهتری را متناسب با شرایط به کار ببریم، سلامت روان بیشتری را تجربه میکنیم. برای مشاهده روانشناسان کلینیک روانشناسی آگاه و دریافت مشاوره، از لینک های زیر میتوانید اقدام نمایید.
درباره ریحانه نیک گو
من ریحانه نیک گو، ارشد روانشناسی بالینی و کارشناس روانشناسی از دانشگاه تهران هستم. از سال 1399، ابتدا با رویکرد روابط ابژه و سپس با رویکرد istdp رواندرمانی را آغاز کرده، و در کار بالینی از سوپرویژن اساتید هیئت علمی دانشگاه تهران و شیراز بهره بردهام. هماکنون نیز درمانگر بزرگسال در کلینیک آگاه شعبهی تهران هستم.
نوشتههای بیشتر از ریحانه نیک گو2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام دوست عزیز. مطلب فوق العاده عالی و کاربردی و ارزشمندی بود. ممنونم بابت چنین محتوای پرباری.
فقط بنظرم یک مورد در انتهای متن بود که اگر ادیت بشه قطعا بهتره. اینکه نوشتید در مورد کرونا جوک بگیم تا با شوخ طبعی بتونیم موقعیت دردناک رو پشت سر بذاریم, یک بداموزی داره. کسانی که با بی مسئولیتی و بی توجهی در طول این دوسال درد و رنج مبتلایان و خانواده هاشونو زیر سوال بردند, و از هر دردی جوکی ساختن, تشویق میشن.
بنظرم بهتره برای استفاده از شوخ طبعی جهت مدیریت موقعیت های پراضطراب یا دردناک, مثال متفاوت و بهتری بزنید.
با سپاس از تلاش تون برای اگاه سازی
سلام
ممنونم و خوشحالم که براتون مفید بوده.
در مورد نکته ای که فرمودید، شوخطبعی الزاما با بیمسئولیتی همراه نیست، و همچنین شوخطبعی میتونه کاملا در فضای شخصی اتفاق بیفته، اما وقتی در اجتماع ازش استفاده بشه، قطعا نکتهای که شما گفتین قابل توجه هست.