اعتماد به نفس در کودکان؛ چگونه اعتماد به نفس کودک را افزایش دهیم؟
اعتماد به نفس صدایی درونی است که به ما میگوید توانایی انجام کارها را در موقعیتی خاص داریم یا نه. مثلا کودکی که در زمینۀ ریاضیات خود را توانا میداند و کودکی دیگر در زمینۀ هنری. در واقع باور کودک نسبت به توانمندیها و ضعفهایش در موقعیتهای مختلف به اعتماد به نفس اشاره دارد.
در این مقاله از وبسایت کلینیک روانشناسی آگاه قصد داریم شما را با اعتماد به نفس کودکان و راههای افزایش آن صحبت کنیم.
فهرست محتوا:
Toggleچرا تقویت اعتماد به نفس در کودک مهم است؟
-
کنجکاوی و اکتشاف بیشتر
اعتماد به نفس در کودک زمینه را برای کنجکاوی و اکتشاف در محیط بیشتر میکند؛ مثلاً ممکن است کودکتان با رفتن به موقعیتی جدید مثل پارک بیشتر بخواهد بازی کند، دوست پیدا کند یا جهان اطرافش را بشناسد.
-
عملکرد بهتر در انجام کارها
کودکان با اعتماد به نفس بالا تلاش میکنند بهترین عملکرد را در انجام کارها داشته باشند. البته اعتماد به نفس فقط توجه به توانمندیها نیست.
تصور کنید حل جدول ضرب برای کودکی دشوار است. زمانیکه معلم ریاضی از او میخواهد تمرین را حل کند میداند ممکن است در حل برخی از مسائل به مشکل بربخورد ولی این مشکل را به شکل یک چالش میبیند. کودکی که اعتماد به نفس دارد ممکن است در حل تمرین از معلم یا همکلاسیهایش کمک بخواهد یا تصمیم بگیرد زمان بیشتری برای تمرین جدول ضرب درنظر بگیرد.
او این محدودیت را به عنوان ارزشی منفی در خود نمیداند، به عنوان مثال با خود نمیگوید:«حتماً من دانشآموز احمقی هستم» بلکه با خود میاندیشد:« تازه جدول ضرب را یاد گرفتم و اشکالی ندارد که الان در حل تمرین مشکل داشته باشم، میتوانم در راه برگشت به خانه آن را با خودم تکرار کنم تا در ذهنم بماند.»
-
شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف
کودکی که اعتماد به نفس داشته باشد سعی میکند به شیوهای سازنده با مسائل کنار بیاید و درک واقعبینانهای از نقاط قوت و ضعف خود دارد. کودکان با اعتماد به نفس بیشتر برای بهبود نقاط ضعفشان تلاش میکنند. این کودکان معمولاً خود را با دیدی مثبت توصیف مینمایند. ظرفیت پذیرش نقاط ضعف و قوت خود نشاندهندۀ اعتماد به نفس کافی در کودک است.
-
دوستیهای عمیق و مثبت
کودکان با اعتماد به نفس ارتباطات اجتماعی مثبتتری را شکل میدهند. حضور آنها در محیطهای حمایتکنندهتر باعث دریافت بازخوردهای مثبت و در نتیجه تقویت اعتماد به نفس آنها میشود. معمولاً این کودکان دوستیهای بیشتر و عمیقتری دارند.
-
شناسایی هیجانات و مدیریت آنها
کودکانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند میتوانند بهتر از سایر کودکان هیجانات خود را تشخیص دهند و از راهبردهای بهتری برای مدیریت آن استفاده میکنند. به عنوان مثال امروز مربی مهدکودک رفتار درستی با بچهها نداشته و کودک شما با ناراحتی به خانه برمیگردد. ممکن است با شما در مورد این مسئله صحبت کند و ناراحتیاش را با شما در میان بگذارد. کودکی که از دست خواهرش عصبی شده به جای فریاد کشیدن سر او میتواند قاطعانه از او بخواهد رفتارش را تکرار نکند. این کودک بعدها احساس بهتری در ارتباط با خواهرش خواهد داشت.
-
تلاش کردن
اعتماد به نفس در کودکان بستر لازم برای حل مشکلات را فراهم میکند. کودکی که اعتماد به نفس دارد قبل از اینکه تسلیم شود تلاش میکند با مسائلی که برایش چالشبرانگیز هستد، روبهرو شود. کودک با اعتماد به نفس بالاتر نسبت به نگرش خودش نیز اعتماد بیشتری پیدا میکند.
چنین ظرفیتی در کودکان برای کشف خود و دنیای اطراف از حضور پایگاهی ایمن در رابطۀ والد و کودک به وجود میآید.
والدین در تقویت اعتماد به نفس کودکان چه نقشی دارند؟
کیفیت رابطۀ کودک و والد تعیینکنندۀ پایه و اساس سلامت روان است. الگوهای تعامل کودک با دنیا به طور اجتنابناپذیری بازتابی از از رفتار والد نسبت به او خواهد بود. کودکان از طریق روابط خود یاد میگیرند که خود و دنیای اطراف را درک کنند. آنها به واسطۀ رابطه با ما میآموزند که از آنها چه انتظاری داریم. این تعاملات الگوهایی را برای آنها درونی میسازد که درکشان از خود و انتظاراتشان از روابط اجتماعی بعدی را تحت تاثیر قرار میدهد. پاسخ محبتآمیز ما به کودکان احساس امنیت و اعتماد را در آنها به وجود میآورد.
کودکی که خود را دوستداشتنی و توانمند بداند، تواناییهایش را در موقعیتهای جدید امتحان میکند و بازخورد مثبت دیگران نسبت به عملکرد او احساس خوشایندی در او به وجود میآورد. پاسخگویی و در دسترس بودن ما به کودک کمک میکند تا موقعیتهای اضطرابآور و ترسناک برای کودک قابل کنترلتر شود. رابطۀ ایمن کودک و والد باعث تقویت اعتماد به نفس کودک میشود زیرا میداند هنگام مواجهه با مشکلات پناهگاهی امن خواهد داشت.
اعتماد به نفس کودک را میتوان با اعتماد والدین به کودکانشان تعریف کرد. والدی که به کودک خود اعتماد دارد فرزندی تربیت میکند که اعتماد به نفس کافی خواهد داشت. داشتن انتظارات معقول و حمایت ما از کودکان باعث میشود نسبت به تواناییهایش اطمینان بیشتری کسب کند و رابطۀ صمیمانهتری با ما برقرار سازد. حضور پایگاهی ایمن اعتماد به نفس کودکمان را برای جستجوی افقهای گستردهتر امکانپذیر میکند و احساس عمیق اعتماد و احترام به خود حاصل میگردد.
اگرچه کیفیت رابطۀ اولیۀ کودک نقش حیاتی در ایجاد اعتماد به نفس دارد؛ جای نگرانی نیست و میتوان با اصلاح الگوهای ارتباطی در دورههای رشدی دیگر نیز به تقویت اعتماد به نفس کودکمان کمک کنیم. پاسخ دادن به نیازهای او برای بازی، کاوش و یادگیری و در عین حال کمک به او برای تنظیم احساسات، جوانههای اعتماد به نفس و امنیت در کودک را پرورش میدهد.
همچنین بخوانید: علائم اضطراب در کودکان و راه های کاهش آن
علائم کمبود اعتماد به نفس در کودکان
با توجه به مطالب منتشر شده در سایت Swim Stars علائم کمبود اعتماد به نفس عبارتند از:
- تلاش مداوم برای مورد پذیرش والدین واقع شدن
- فقدان ابتکار عمل و عدم تمایل به مستقلانه انجام دادن فعالیتها
- ترس از تعامل و ارتباط با همسالان و امتحان یک بازی جدید
- عزت نفس پایین و احساس ناتوانی
- ترس از اشتباه و قضاوت شدن
چه مواردی باعث کاهش اعتماد به نفس در کودکان میشود؟
-
ارتباطات نامناسب کودک و مراقب
عدم پاسخگویی و در دسترس نبودن والد باعث شکلگیری مدلهای درونی ناایمنی در کودک میشود که احساس امنیت و اعتماد نسبت به خود و دیگران را تضعیف خواهد کرد. زمانی که نیازهای کودک از طرف شما نادیده گرفته میشود ممکن است کودک با خود بیندیشد که او بچهای نیست که پدر و مادرش میخواهند.
-
کیفیت نامناسب رابطۀ والدین
روابط بین والدین بر کیفیت رفتارهای والدینی آنها تاثیرگذار است. به عنوان مثال عدم رضایت از رابطۀ شما با همسرتان میتواند بر پاسخهایتان به کودک موثر باشد. فرض کنید از همسرتان عصبی هستید و احساس شما در رابطه با او نادیده گرفته شده است. در نتیجه شما احساسات خود را در ارتباط با فرزندتان با رفتارهایی مثل تحقیر و فریاد زدن نشان میدهید.
-
فقدان یا عدم ارتباط با پدر
با وجود تاکید بیش از اندازه به نقش مادر به عنوان مراقب اولیه، نقش پدر در رشد کودک اهمیت دارد. اگرچه ارتباط با پدر و مادر از نظر کیفی متفاوت است اما مشارکت پدر نیز بر فرایند رشد مهارتهای کودک قابل توجه است.
-
انتقاد شدید
انتقاد والدین از نظر هیجانی برای کودک چالش برانگیز است. اکثر انتقادات ما ناشی از اضطرابهای خودمان است که روی کودکمان تخلیه میکنیم. انتقادهای تحقیرآمیز میتواند احساس ارزشمندی کودک را مورد هدف قرار دهد. انتقاد از کودک منجر به کاهش انگیزه، عدم اعتماد به تواناییهای خود و احساس غم، خشم و یا ناامیدی میشود.
-
محافظت بیش از حد
محافظت مداوم از کودک در برابر چالش ها و موانع، مانع رشد اعتماد به نفس و احساس شایستگی او میشود. طبیعی است که همۀ ما میخواهیم فرزندمان در آسایش باشد اما حمایت بیش از حد ما فرصت کشف، یادگیری و آزمون و خطا را از کودکمان دریغ میکند. این شرایط باعث ایجاد احساس ناامنی و اضطراب او میشود زیرا ممکن است احساس کند که در رویارویی با مشکلات آمادگی کافی را ندارد یا نمیتواند مانند والدینش این مسائل را حل نماید.
-
انتظارات غیرواقعبینانه
داشتن کودکی بینقص و کامل برای هر والدی ستودنی است اما این موضوع در دنیای واقعی امکانپذیر نیست. اغلب انتظارات غیرواقعی ما باعث خود سرزنشگری و کاهش اعتماد به نفس میشود. داشتن انتظارات غیرمعقول از کودک، هم به والد و هم به کودک فشار زیادی را وارد میکند.
اعتماد به نفس کودکان ابتدایی
رابطۀ فرزندمان با ما واسطهای برای تعاملات اجتماعی او در آینده مانند ارتباط با همسن و سالانش است. اگرچه با ورود به مدرسه همچنان تاثیر والدین قوی است اما این رابطه با روابط اجتماعی جدیدی جایگزین میشود. نگرشهای کودک نسبت به والدینش، ممکن است به روابطش با معلمان منتقل شود. در این مرحله آموزش رسمی او آغاز میشود.
آموزش ابتدایی میتواند اعتماد به نفس کودک را افزایش دهد. رابطۀ صمیمانه با معلم، دانشآموز را تشویق میکند که بیشتر در کلاس مشارکت داشته باشد و مشارکت بیشتر، او را نسبت به تواناییهایش مطمئنتر میکند. فضای امن کلاس شرایطی را برای کودکتان فراهم میکند که نظراتش را با معلم و همکلاسیهایش به اشتراگ بگذارد. این کار به فرزندتان این احساس را میدهد که جایگاهی در کلاس دارد و احساس بهتری را نسبت به خود تجربه خواهد کرد. احساس خوشایند حاصل از این ابراز وجود، مشوقی برای یادگیری بیشتر او میشود. اعتماد به نفس بیشتر، پیشرفت تحصیلی و انگیزۀ یادگیری بالاتری را به وجود میآورد.
کودکان ابتدایی با قرار گرفتن در موقعیتهای آموزشی متوجه میشوند که در چه حیطههایی بهتر عمل میکنند و کجاها با مشکل رو به رو هستند. ارتباط با همکلاسیها تحت تاثیر اعتماد به نفس قرار دارد. دانشآموزی که اعتماد به نفس بیشتری نسبت به سایرین داشته باشد، دوستان بیشتری نیز دارد. زمانیکه یک کودک نتواند با همکلاسیهایش ارتباط برقرار کند نسبت به توانمندیهای خود شک میکند و عدم ارتباط مناسب با همکلاسیها میتواند برایش دلهرهآور باشد.
ما برای ارزیابی ویژگیها و توانمندیهای خود خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم. همسالان در کلاس درس تأثیر بسیاری بر تقویت اعتماد به نفس دارند. در ارتباط با همکلاسیها کودک میتواند خودش را با آنها مقایسه کند و نسبت به تواناییهای خود دید واقعیتری به دست آورد. دید واقعبینانه درک کلیتری از توانمندیها در یک حوزهی خاص به وجود میآورد.
اعتماد به نفس کودکان استثنایی
ممکن است به عنوان والد کودکی با محدودیتهای خاص نگران رشد اعتماد به نفس کودکتان باشید. طبیعی است که مراقبت از کودکتان چالشهایی دارد. باید به خاطر داشته باشیم که کودکان از طریق روابط رشد میکنند و ماهیت و کیفیت روابط پیامدهای عمیقی بر رشد خود و ایجاد اعتماد به نفس دارد. کودک شما نیز مانند سایر کودکان نیازهای رشدی دارد، دلبستگیها و روابط به همان اندازه برای کودکان دارای ناتوانیهای رشدی مهم است که برای سایر کودکان اهمیت دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که ویژگیهای مهم روابط مانند پاسخگویی هیجانی، در دسترس بودن و توجه به نیازهای او به عنوان یک کودک را نادیده بگیریم.
اگر مراقبت کافی و حمایتکنندهای ارائه شود دلبستگی ایمن پایهای مطمئن برای یادگیری و رشد آینده به وجود میآورد. با این حال، کودکان دارای محدودیت ممکن است نتوانند مثل سایر کودکان با والدین خود ارتباط برقرار کنند. ارتباط بین مادر و کودک با توجه به ویژگیهای آنها مدام تغییر میکند بنابراین حفظ یک سبک ارتباطی گرم و پاسخگو با کودک حتی برای والدی که بهترین نیتها را برای فرزندش دارد، چالشبرانگیز است. با این حال والدین توانایی دارند که پیامهای کودکشان را دریافت کنند. توان پاسخ به نیازهای کودکان در والدین توانایی ذاتی است. وجود ارتباط ایمن بین والدین و کودکان دارای محدودیت میتواند خودمختاری و اعتماد به نفس آنها را با وجود ناتوانیشان ارتقا دهد.
این کودکان در سنین بالاتر ممکن است با ورود به مدرسه از نظر تحصیلی افت کنند. اگر این کودکان نسبت به تواناییهای خود اطمینان داشته باشند نگرشهای منفی کمتری از خود دارند. آنها میتوانند از ظرفیتهای دیگرشان برای سایر زمینهها بهرهمند شوند. انتظارات واقع بینانۀ شما، سنگ بنای اعتماد به نفس کودکتان خواهد بود.
رابطه اعتماد به نفس و بیش فعالی در کودک
ممکن است از طریق رسانهها عمدتاً کودکان با تشخیص بیشفعالی و کمبود توجه و تمرکز را کودکانی سرکش و طغیانگر بدانید و آنها را با رفتارهای نامناسب اجتماعی بشناسید، در حالیکه نشانۀ کمبود توجه و تمرکز در این کودکان نادیده گرفته میشود. کودکان با این تشخیص احتمالاً خود را عضو گروهی میدانند که جایگاه ارزشمندی در اجتماع ندارند. از آنجا که اعتماد به نفس علاوه بر اتکا بر توانمندیهای خود تا حدی تحت تأثیر احساس تعلق و پذیرش در گروههای مختلف اجتماعی است، تشخیص ADHD کودکان میتواند بر اعتماد به نفس کودک شما تاثیر بگذارد. اغلب کودکان با این تشخیص خود را غیرعادی و متفاوت با همسالانشان توصیف میکنند. معمولاً کودکان با نشانههای بیتوجهی فکر میکنند که نسبت به سایر همسالانشان توانایی کافی برای انجام تکالیف را ندارند. معمولاً نداشتن ارتباط دوستانۀ عمیق با همسالان احساس آنها نسبت به خودشان را تحت تاثیر قرار میدهد. شکست در برقراری ارتباط میتواند به احساس تفاوت و غیرعادی بودن آنها دامن بزند و بیش از پیش احساس بدی نسبت به خود پیدا کنند.
اگرچه این اختلال با مجموعهای از علائم ممکن است منجر به افت تحصیلی و سایر اختلالات در سایر موقعیتهای زندگی شود، مهمتر از همه، سبک ارتباط و تجربیات این کودکان است که درکشان از خود و تواناییهایشان را منعکس میکند. برچسب زدن به کودکان به خصوص در اوایل کودکی، زمانی که کودک میخواهد در محیطی ایمن به اکتشاف و یادگیری بپردازد، او را از کنجکاوی و تلاش برای امتحان چیزهای جدید بازمیدارد. مثلاً ممکن است تمام وسایل بازی را به دلیل ترس از خراب کردنشان پنهان کنید. این کودک در این شرایط نمیتواند با اسباببازیهایش اثری جدید خلق کند یا مشغول بازیهای جدیدی شود.
علائم بیشفعالی در کودکان انتخاب آنها نبوده است. شاید سرزنش و انتقاد مداوم از آنها مانند اینکه «تو بچۀ شلوغی هستی، نمیتوانی مثل بقیۀ بچهها یک جا بنشینی!» باعث میشود کودک با خود فکر کند که نمیتواند کاری کند. با سرزنش و تحقیر نمیتوان علائم را از بین برد. باید به خاطر داشت کودکان جدا از علائم و تشخیصهایی هستند که دریافت میکنند و توجه به لایههای پنهان و توانمندیهای بالقوۀ آنها اهمیت دارد.
درمان اعتماد به نفس پایین در کودکان
مشاهدۀ علائمی از اعتماد به نفس پایین در فرزندتان ممکن است شما را نگران کند و به سمت راهکارهایی برای بهبود آن ترغیب شوید. درمان اعتماد به نفس پایین در کودکان میتواند دربرگیرندۀ موارد زیر باشد:
- اصلاح رابطۀ خود با کودک
- مداخلات روانشناختی
گاهی اوقات لازم است از درمانگر و مشاور کودک کمک بگیرید تا بتوانید رابطۀ خود را با کودک بهبود بدهید. دریافت مداخلات روانشناسی مناسب در زمان درست برای کودکتان میتواند بسیار سازنده و تاثیرگذار باشد. شما میتوانید برای درمان اعتماد به نفس پایین کودکتان از درمانگران کودک و بازیدرمانگران کلینیک آگاه کمک بگیرید.
همچنین بخوانید: افزایش عزت نفس در کودکان
روشهای افزایش اعتماد به نفس در کودکان
-
متناسب با توانایی کودک خود به او آزادی عمل بدهید.
با دادن آزادی عمل به کودکتان نشان میدهید که به کودکتان اعتماد دارید و اعتماد شما به استقلال و اعتماد به نفس او کمک خواهد کرد. انجام دادن کارها برای کودکان برای برخورداری از آرامش و عدم رنج کشیدنشان برای بسیاری از والدین وسوسهکننده است اما بهتر است در برابر اصرار به انجام هر کاری برای کودک مقاومت کنید. کودکان متوجه نگرانی والدین خود میشوند و ممکن است نسبت به توانمندیهای خود شک کنند.
-
کودک خود را با دیگران مقایسه نکنید.
سرعت پیشرفت و تسلط کودکان در انجام فعالیتها باهم متفاوت است. مقایسۀ کودک خود با همسالانش نه تنها باعث ایجاد انگیزه برای رشد بیشتر نمیشود بلکه میتواند او را به سمت ناامیدی و بیانگیزگی ببرد. بهعنوان والدین، گفتن این جمله که «دوستات بهتر از تو رنگآمیزی میکنند.» یا «رنگ کردن این نقاشی که کاری ندارد.» میتواند باعث ناامیدی در کودکتان شود. بهتر است به آنها فرصت دهید تا با تمرین به مهارتهای بیشتری دست یابند.
-
فرزندتان را تشویق کنید تا با چالشها روبهرو شود.
فرض کنید کودکی در ارتباط با دوستش به مشکل بخورد. والدینی که معمولاً بیش از اندازه نگران احساسات کودک خود باشند ممکن است برای برطرف کردن ناراحتی او تلاش کنند تا راهحلی به او ارائه دهند. در چنین شرایطی بهتر است در مورد آن چالشها صحبت کنید. از او در مورد راههایی که برای حل مشکلش به ذهنش میرسد، سؤال کنید. اغلب اوقات، ما به عنوان والدین میخواهیم احساس بهتری در کودکانمان ایجاد کنیم، بنابراین برای اصلاح دیدگاه آنها یا ارائه راه حلهای فوری، وارد عمل میشویم و میخواهیم او را از مشکلات نجات دهیم. این کار مانع شناسایی نقاط ضعف و قوت کودک میگردد. اگر ما همیشه به حل همه چیز بپردازیم چگونه فرزندانمان یاد خواهند گرفت که مشکلات خود را حل کنند؟ وقتی مشکلات به وجود میآیند اغلب بهتر است که با هم فکر کنیم و راه حلهای احتمالی برای چالش موجود را لیست کنیم.
-
از اغراق در توانمندیهای کودک خود بپرهیزید و دیدی واقعبینانه نسبت به توانمندیهایش ارائه دهید.
گفتن اینکه کودک در همۀ فعالیتها خوب است به عنوان مثال، اگر گفته شود که در هر ورزشی بهترین است یا اینکه تمامی نقاشیهایش خارقالعاده هستند، در کودک دیدی غیرواقعی از تواناییهایش ایجاد میکند. حتی ممکن است زمانی که متوجه شود تعریف شما از او درست نیست، تسلیم و ناامید شود. بهتر است کودکتان را به خاطر تلاشش ستایش کنید و بپرسید که این دستاورد چه احساسی در او ایجاد کرده است. این کار کودک را تشویق میکند تا احساس غرور و رضایت از دستاوردهای خود را به شکلی واقعی ابراز کند.
-
سعی کنید به او مسئولیتهای ساده و جزئی بدهید.
این نه تنها امکان رشد استقلال و اعتماد به نفس را فراهم میکند بلکه شما نیز فرصتی خواهید داشت تا در کنار کودک خود باشید و هر زمان نیاز به مداخله و نظارت شما داشت، وارد عمل شوید.
-
روی نقاط قوت کودک تمرکز کنید.
شما هنوز در مرکز جهان فرزندتان هستید. توجه شما برای آنها اهمیت زیادی دارد. تلاشها و دستاوردهای فرزندتان را بشناسید. در عین حال، به یاد داشته باشید که تلاش او برای انجام یک کار همیشه مهمتر از نتیجه است. به کودک خود کمک کنید تا به نقاط قوت خود توجه کند. نیازی نیست همیشه از او تعریف کنید اما به کاری که انجام میدهد توجه نمایید.
-
به کودکتان آموزش دهید که شکست خوردن و اشتباه کردن بخشی از زندگی است.
وقتی به کودکان اجازه می دهیم از اشتباهاتشان درس بگیرند، به آنها فرصت میدهیم تا انعطاف پذیری، شجاعت، اعتماد به نفس و مهارت مقابله با مشکلات را تمرین کنند. به فرزندتان بیاموزید که همه اشتباه میکنند و اشتباه، شکست نیست. بهتر است کودکان بدانند که لازم نیست کامل باشند تا شما به آنها افتخار کنید. به جای تمرکز بر اشتباهات او سعی کنید از او در مورد احساس و افکارش بپرسید و احساسات او را معتبر بدانید.
بهترین بازیها برای اعتماد به نفس کودکان
بازی خودش نوعی درمان است و زمینه را برای خلاقیت و کشف خویشتن فراهم میکند. بهترین بازیها برای اعتماد به نفس کودک عبارتند از:
- فعالیتهای خلاقانهای مثل نقاشی کشیدن، کاردستی و قصهگویی نهتنها خلاقیت را تقویت میکند، بلکه راهی برای ابراز وجود در کودکان فراهم میکند. والدین میتوانند با تهیه ابزار لازم از بیان خلاقانه فرزندان خود حمایت کنند و از این طریق به کودکان کمک کنند تا حس اعتماد را نسبت به تواناییهای خود تقویت کنند. خلق یک اثر هنری اعتماد به نفس و احساس موفقیت را در کودک افزایش میدهد.
- فعالیتهای مرتبط با حل مسئله مانند پازل و حل معما به کودک را به چالش کشیده و راهبردهای مقابله با چالشها را آموزش میدهد. با غلبه بر چالشها توانایی خود در کنار آمدن با موانع را کشف میکند. توجه به تواناییهای خود میتواند در کودک احساس بهتری نسبت به خودش ایجاد کند. حتی با شکست خوردن در این بازیها متوجه میشود که شکست به معنای ضعیف بودن نیست. در آینده احتمالاً با شجاعت بیشتری با مشکلات برخورد خواهد کرد.
- بازیهای وانمودی مثل بازی با اسباب بازیها یا اجرای سناریوهای مختلف توسط کودک به او این امکان را میدهد که با پذیرفتن نقشهای مختلف، مهارتهای اجتماعیاش را ارتقا بخشد. کودک با این بازیها احساس میکند که حضورش برای دیگران ارزشمند و مورد پذیرش است. این نوع بازیها نوعی از بودن با کودک هستند که از طریق ارتباط به رشد او کمک میکند.
- فعالیت فیزیکی نیز اعتماد به نفس کودک را افزایش میدهد. فعالیتهای فیزیکی مثل دویدن، ورزش کردن و رقصیدن هماهنگی لازم برای عملکرد بدن را به وجود میآورد و کودک را با قابلیتها و توانمندیهای فیزیکیاش آشنا میسازد.
- شرکت در فعالیتهای تیمی و گروهی راهی برای ارتقای مهارتهای اجتماعی کودک است. فعالیتهای تعاملی میتواند به کودکان بیاموزد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و با همکاری هم مشکلات را حل نمایند. بازیهای گروهی باعث ایجاد حلقههای دوستی بیشتری بین کودکان میشود. پذیرش توسط همسالان با اعتماد به نفس بیشتر همراه است.
همچنین بخوانید: بازی درمانی چیست؟ تکنیک های بازی درمانی کودک
جمعبندی
اعتماد به نفس یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی و روانشناختی هر کودکی است و در بزرگسالی با او همراه خواهد بود. از طریق برقراری پیوندی گرم و پاسخگو با کودک میتوانیم پایههای آن را محکم کنیم. در کنار کودک بودن تا بتواند به استقبال چالشها برود و در نظر گرفتن تلاشهای او کمک میکند اعتماد به نفسی مبتنی بر واقعیت برای خود بسازد. بازیهای گروهی، فعالیت فیزیکی، تشویق مناسب، پذیرش شکست و انجام فعالیتهای خلاقانه میتواند سازندۀ اعتماد به نفس باشد.
درباره ریحانه خیرآبادی
من ریحانه خیرآبادی هستم. سال 1400 در رشتۀ روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبائی فارغالتحصیل شدم و مقطع ارشد خود را در رشتۀ روانشناسی بالینی در دانشگاه شیراز گذراندهام. در دوران کارشناسی با رویکرد دلبستگی و ذهنیسازی آشنا شدم و کارگاههای مرتبط با این حوزه را شرکت کردم. همواره در حال یادگیری در این رویکرد هستم. نگاه به انسان در بستر رابطه برای من همیشه جذابیت داشته است؛ به همین دلیل رویکردهای مبتنی بر رابطه را برای مطالعه و یادگیری خود انتخاب کردهام. از سال 1403 هم همکاریام با کلینیک آگاه را آغاز کردم.
نوشتههای بیشتر از ریحانه خیرآبادی
دیدگاهتان را بنویسید